سوتک گلی – ما امروز در جامعه اطلاعاتی زندگی می کنیم. فضای ارتباطی این جامعه را عمدتا رسانه های دیجیتال و اینترنت در کنار رسانه های سنتی تشکیل می دهند.
جهانی سازی و انفجاردانش و تحقق جامعه داناییمحور از پیامد های آن به شمار می رود. برای زیستن در این جامعه به سوادرسانهای نیازمندیم.
هیچ عصری تا کنون به این میزان، به رسانه ها وابسته نبوده است به گونه ای که ما امروزه در یک جهان رسانه ای شده زندگی می کنیم. در عصر کنونی، رسانه ها و به طور ویژه، رسانه های تعاملی (دارای ارتباطِ دو و چندسویه و آنلاین )، جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده اند. گزاف نیست اگر بگوییم زندگی بسیاری از ما با رسانه ها گره خورده است. گره ای که روز به روز، محکم تر و به نوعی وابستگی به رسانه ها تبدیل می گردد. همچنین سایر رسانه ها مانند تلویزیون و مطبوعات نیز دارای محبوبیت هستند. رسانه ها جزیی تفکیک ناپذیر از زندگی ما به شمارمی روند. کافی است به محل قرارگرفتن تلویزیون در منزل و چینش فضای داخلی خانه ها و نشستن افراد نسبت به این رسانه و یا در دست داشتن تلفن های همراه هوشمند توجه کنیم تا عمق وابستگی به رسانه ها را بیشتر لمس کنیم. رسانه در روزگار کنونی، شبیه هوا در همه جا حضور دارد و چه بهتر که قدرت، مهارت و توانایی دسترسی و استفاده از هوای پاک و سالم رسانه ای را به کمک سوادرسانه ای داشته باشیم. برای آنکه نیاز به این سواد را بهتر درک کنیم از شما می خواهم مصرف رسانه ای خود در ۲۴ساعت گذشته را مرور کنید و حساب کنید که از هر رسانه به چه میزان استفاده کرده اید. وقتی می گوییم رسانه، منظور، فقط رسانه های جمعی نیست بلکه باید از رادیو و تلویزیون گرفته تا بیلبوردهای تبلیغاتی و دیوارنوشته ها و حتی برند های پوشاک را هم در نظر بگیرید. درست حدس زده اید شما در لحظاتی همزمان از چند رسانه استفاده کرده اید. وقتی به مصرف رسانه ای دقت می کنیم متوجه می شویم که تاچه میزان، تحت بمباران و بارش پیام های رسانه ای هستیم و گاه نمی توانیم رژیم مصرف رسانه ای مطلوبی داشته باشیم و همچنین درستی و نادرستی پیام های رسانه ای را تشخیص دهیم. نوعی سردرگمی و غوطه وری در اطلاعات و پیام های رسانه ای، آزارمان می دهد تاجایی که گاه، زمام زندگی مان را نیز از دست می دهیم و ارتباطات شخصی و خانوادگی و اجتماعی مان نیز دستخوشِ آسیب می شود.
حالا تصور کنید یک کودک و نوجوان وقتی در دنیای جذاب پیام های رسانه ای از خبر و سرگرمی گرفنه تا بازی های رایانه ای و گروه های دوستانه و کانال های ناخواسته و صفحات متنوع اینترنتی پامی نهد از حیثِ آموزش، توانایی و مهارت گزینشگری و تجزیه و تحلیل، چه قدر، تنها و کم بنیه است. شاید نسل کنونی، دسترسی و مهارت بالایی در استفاده از رسانه ها از سنتی و چاپی تا دیجیتال داشته باشد اما آیا به همان میزان، از توانایی شناگری و درک انتقادی در دریای پیام ها، برخوردار است؟
ما در روزگارِ تغییر تعاریف و مفاهیم ارتباطی زندگی می کنیم که حصارهای فیزیکی معنای خود را از دست داده است و زیست مجازی و رسانه ای در زندگی ما نقش تعیین کننده دارند. روزگاری که ممانعت های بیرونی چندان کارساز نیست و باید در اندیشه توانمندی های درونی بود. چرا که زمانه، زمانه ی بی حصاری و بی مرزی و غلبه دیجیتال و تصویر است و اینجاست که سوادرسانهای به کارمی آید و گره گشاست.
سوادرسانهای تعاریف متنوعی دارد. برخی سازمان ها و کارشناسان روی مهارت های فنی و به عبارتی سواد اطلاعاتی تاکید دارند، برخی به تفکر انتقادی در مواجهه با رسانه (هم به معنای ابزار و هم به معنای محتوا) می پردازند و گروهی تجزیه و تحلیل پیام ها را مهم تر، ارزیابی می کنند.
با بهره مندی از تعاریف ارایه شده از سوی یونسکو، منشور اروپایی سوادرسانهای، انجمن ملی سوادرسانهای آمریکا و صاحب نظران ایرانی، می توان گفت: سوادرسانهای از چهار مولفه و شاخص اصلی تشکیل شده که عبارت از دسترسی و استفاده، تولید و ارتباط ، تجزیه و تحلیل و درک انتقادی پیام های رسانه ای است.
در بخش دسترسی و استفاده بر دسترسی بخشیدن به انواع رسانه ها تاکید می شود که به طور بالقوه، ابزارهایی برای درک جامعه در جهت مشارکت دموکراتیک به شمار می روند و گرنه دسترسی و استفاده، مادامی که راهی به سوی افزایش مشارکت اجتماعی و مردم سالارانه نداشته باشد جایگاهی در سوادرسانهای ندارد. به این معنا که مصرف کنندگان و به معنایی صحیح تر مخاطبان رسانه ها بتوانند، از رسانه ها در این راستا استفاده کنند. همینطور تولید و ارتباط با پیام ها نیز باید به تعامل در حوزه های مختلف ارتباطات رسانه ای و استفاده خلاقانه از رسانه ها برای بیان و منتقل نمودن ایده ها، اطلاعات و نظرات بینجامد. تجزیه و تحلیل پیام های رسانه ای نیز با فعال بودن مخاطب، استقلال انتخاب و ارزیابی اطلاعات معنا می یابد. در درک انتقادی پیام های رسانه ای هم بر پی بردن به ارزش ها و اهداف مستتر و پنهان، چرایی تولید و ارسال پیام ها و بررسی رابطه بین مخاطب، رسانه و تولیدکنندگان، مالکان و اهدافِ عموما فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آنها تاکید می شود. اینکه تولیدکننده پیام کیست و از چه فناوری هایی برای جذب و توجه ما استفاده شده و چگونه افراد مختلف، پیام ها را درک می کنند در کنار اینکه چه سبک های زندگی، ارزش ها و دیدگاه هایی در پیام حاضر یا غایب هستند و چرا پیام های رسانه ای تولید و ارسال می شوند از سوالات مهم در مقوله سوادرسانهای است.
گفته شد که رسانه چون هوا در همه جا جریان دارد حال بایدگفت: برای بهره مندی از این هوا به فیلتری هوشمندانه نیاز داریم تا با فهم انتقادی، منافذ ذهنمان را بر روی هر پیامی نگشاییم.
